Thursday, July 14, 2005

بشین بابا حال داری!

حداد عادل: رضايت مردم از مجلس انگيزه‌ حضور در انتخابات بود

در این موارد بعضی‌ها می‌فرمایند: بیشین بابا حالا داری!

Wednesday, July 06, 2005

قزوین!

بی‌خود نیست اینهمه در مورد قزوینیها حرف می‌زنند:
خبر از ایرنا:
«مربی تیم کشتی قزوین: مسابقات روز جهانی کودک جان تازه‌ای به کشتی قزوین داد»

Monday, July 04, 2005

فناوری اطلاعات، بلوف یا واقعیت؟

این روزها دست‌اندرکاران فناوری اطلاعات با برگزاری اولین نشست ملی به ارایه‌ی کارهای خود پرداخته‌اند. از کم و کیف این نشست چندان اطلاعی ندارم ولی بنا بر تجربیات پیشین می‌توان حدس زد که در این همایش چه می‌گویند؟ به گمان من از موفقیتهای بسیار بزرگ در این حوزه سخن بسیاری بر زبان آورده‌اند و تقدیر و تشکر از همکاران و هندوانه زیر بغل هم گذاشتن و تعارف تکه پاره کردن و غیره و ذالک!
من فقط می‌خواهم به یکه نکته اشاره کنم و آن هم اینکه من در ۵ سال گذشته در یکی از ممالک کفر! برای انجام کارهای بانکی حتی به تعداد انگشتان دست هم به بانک مراجعه نکرده‌ام و تمامی کارهای بانکی را به صورت اینترنتی انجام داده‌ام. آیا آقایان می‌توانند تضمین بفرمایند که پس از اینهمه پیشرفت ادعایی در زمینه‌ی فناوری اطلاعات و صرف هزینه‌های سنگین، من نوعی در پنج سال آینده می‌توانم همانند همین مملکت کفر! از خدمات اینترنتی به گونه‌ای بهره‌مند شوم که دیگر نیازی به مراجعه به شعب بانکها برای انجام کوچکترین کارها نداشته باشم؟ البته پاسخ به این پرسش برای من از روز روشن هم آشکارتر است. چرا که با مدیران زبردستی که هم‌اکنون بر روی کارند و مدیران زبردست‌تری که بر روی کار خواهند آمد، این کار حتی در ۱۵ سال آینده امکان‌ناپذیر می‌نماید.
در سیستمی که اول مدیر را انتخاب می‌کنند و بعد به هزار زور و ضربه به وی مدیریت می‌خواهند یاد بدهند انتظار بیش از این نباید داشت.

Friday, July 01, 2005

ما را از مدرسه بیرون آمدیم!

حتما این جمله را پیش از این نیز شنیده‌اید. حالا ماجرای این جناب حداد عادل هم به همین می‌ماند. خبر بی‌بی‌سی را با این خبر از فارس‌نیوز مقایسه کنید. به‌ویژه تیتر خبر از فارس نیوز جالب است.
لابد این آقایان و خانمهای نماینده با این کارشان مشت محکمی هم به دهان استکبار جهانی زده‌اند. به گمان من اینان با اینگونه کارها لگد محکمتری بر منافع ملی ایران می‌زنند. همچنانکه در سالیان پیش نیز اینگونه بوده است. چطور اگر خانمی از یک کشور خارجی وارد ایران می‌شود باید حتما مانتو و روسری بپوشد و حجاب اجباری را رعایت کند ولی میزبان خارجی هیات ایرانی حق ندارد مشروب بر سر میز سرو کند؟ خوب مگر مجبورید؟ نخورید!